يکی از مهمترين گذرگاههای مشهد، خيابان امام رضا عليهالسلام است. اين خيابان اينک از ميدان بیتالمقدس در نزديک حرم مطهر شروع میشود و تا پايانه مسافربری در جنوب شهر امتداد دارد.
شهر مشهد تا سال 1307 شمسی، تنها دو خيابان شرقی – غربی داشت، که حدفاصل دروازه قوچان (ميدان توحيد کنونی) تا حرم مطهر را «بالاخيابان» (خيابانهای توحيد و شيرازی کنونی) و از حرم مطهر به سوی جاده سرخس را «پايينخيابان» (نواب صفوی فعلی) میناميدند.
در آن تاريخ، همزمان با احداث فلکه حضرت، برای احداث دو خيابان شمالی – جنوبی در اطراف حرم برنامهريزی شد، يکی در شمال با نام خيابان طبرسی، و ديگری در جنوب که از جلو صحن موزه (صحن پهلوی/ صحن امام خمينی/ و اينک رواق امام خمينی) شروع میشد، و به ميدانی با نام «فردوسی» میرسيد. اين خيابان در سال 1311 شمسی گشايش يافت.
ميدان فردوسی، در اصل قبرستانی در محله «عيدگاه» در جنوب حرم مطهر و در کنار بازار رضای فعلی بود، که پس از تسطيح به شکل ميدانی در آمد و «فردوسی» نام گرفت. اما چون در سال 1320 و همزمان با حضور روسها در مشهد، در فضای گسترده پيرامون آن چاه آبی حفر شد و مورد استفاده مردم قرار گرفت، به «فلکه آب» شهرت يافت و با آن که بعدها، به نامهای «ميدان دقيقی» و «ميدان بيتالمقدس» خوانده شد، اما هنوز نام «فلکه آب» شناختهشدهترين اسم برای اين ميدان است.
اين خيابانِ تازه از «فلکه آب» به سمت جنوب ادامه میيافت و با گذر از «چهارراه کلانتری» (دانش فعلی) به ميدان ديگری به نام «گل ختمی» میرسيد که با احداث نخستين کارخانه برق در کنار آن، به «فلکه برق» معروف شد و گرچه نام رسمی «ميدان بسيج» بر روی آن گذاشته شده، هنوز هم به «فلکه برق» شناخته میشود.
خيابان تا اراضی حاشيه جنوبی شهر که در اختيار نيروهای نظامی بود، امتداد داشت، جايی که توپهای ضدهوايی در آن نصب بود، و به همين دليل، ميدان بعدی به نام «ميدان ضدّ» شهرت يافت، هر چند اينک «ميدان 15 خرداد» نام دارد. در آغازين سالهای دهه پنجاه، بنای سنگی بزرگی در ميانه اين ميدان ساخته شد که به اصطلاح، نماد پنج دهه رشد کشور بود. اين نماد اخيراً تخريب شد و به جای آن تنديس سنگی بزرگی از شکارچی زانوزدهای در برابر بارگاه امام رضا(ع) نصب گرديد.
در نهايت، خيابان يادشده از جنوب تا محلی که پس از پيروزی انقلاب، به پايانه مسافربری مشهد اختصاص يافته است، ادامه پيدا کرد.
مجموع اين خيابان از حرم مطهر تا پايانه مسافربری را در آغاز «خيابان تهران» ناميدند، چرا که از آن جا به مسير خروجی مشهد به سمت نيشابور و در نهايت به شهر تهران میانجاميد.
در سال 1354 همزمان با عمليات توسعه حرم مطهر، خيابان تهران هم توسعه عرضی پيدا کرد و 15 متر به عرض آن افزوده شد و برای معماری بناهای نوبنياد دو طرف آن ضوابط خاصی تعيين گرديد که از جمله میتوان به استفاده از آجر سفال و کاشی لاجوردی، و شکل پلکانی ساختمانهای چندطبقه اشاره کرد. امری که در سالهای اخير کمتر رعايت میشود.
با نوسازی اين خيابان، و از آنجا که اين گذرگاه مهمترين و زيباترين خيابان منتهی به بارگاه مطهر رضوی است، آن را به «خيابان امام رضا عليهالسلام» تغيير نام دادند که اکنون نيز به همين نام خوانده میشود.
اشاره به دو ويژگی اين خيابان خالی از لطف نيست:
نخست اينکه چون اين خيابان از دامنه کوههای جنوب مشهد تا حرم مطهر کشيده شده، و شيب شهر به سمت حرم است، بيمِ راه يافتن آب سيل به ابنيه حرم میرفته، بنابراين، از فلکه آب به سوی حرم از شيب آن کاستهاند و در نهايت، فلکه حضرت و صحن موزه را 120 سانتیمتر بالاتر از رواقهای حرم ساختهاند و بدين ترتيب، خاکريزی را در برابر سيل احتمالی پديد آوردهاند. به همين دليل، در سيل مهيب سال 1329 شمسی در مشهد، جريان آب تا فلکه آب خروشان بود، و از آن به بعد، آرام گرفت و پيشرَوی آن تنها تا ورودی صحن موزه (رواق امام خمينی) ادامه داشت و از آن جلوتر نرفت.
ديگر اينکه دو منارهای که از خيابان امام رضا(ع) در دو سوی گنبد ديده میشود، در واقع در دو طرف گنبد نيست، اما جانمايی اين خيابان چندان دقيق است، که زائران با نگاه به گنبد مطهر، آن را در ميان دو گلدسته زيبا میبينند، در حالی که اين دو مناره، يکی در کنار گنبد و ديگری در آن سوی صحن عتيق قرار دارد.
اين ريزهکاریهای هنرمندانه و چشمنواز چيزی است که نه تنها در معماریهای معاصر سطح شهر بلکه در ساخت و سازهای جديد ابنيه حرم مطهر نيز کمتر ديده میشود