خواجوی کرمانی يکی از شيرينترين غزلهای خود را چنين شروع کرده است:
خنُک آن باد که بر خاکِ خراسان گذرد/ خاصه بر گلشنِ آن سروِ خرامان گذرد
واجب آن است که از حال گدا یاد کند/ هر که بر طرف سراپرده سلطان گذرد
با اين حال، نخستين منبعی که در آن از «نيابت بر زيارت» سخن رفته، عيون اخبار الرضا (ع) است که رکن الدوله ديلمی هنگامی که شيخ صدوق در رجب سال 352 از او اجازه زيارت امام رضا عليهالسلام را خواست، از وی التماس نايبالزيارگی داشت و زمانی که شيخ از مشهد باز گشت، از او پرسيد که آيا نيابت زيارت را به جا آورده است يا نه؟
از اين که بگذريم، تا عصر صفوی، گزارشی از تعيين نايب برای زيارت امام رضا عليهالسلام در دست نيست، هر چند که نديدن نمیتواند دليل بر نبودن باشد.
اما به عصر صفوی که برسيم، اسناد فراوان است و همه گواه آن که هم شاهان و هم مقامات و وافقان، نايبالزياره داشتند:
شاه طهماسب؛ مير محمد اشرف از سادات استرآباد را همواره به زيارت و طواف مرقد مطهر رضوی میفرستاد.
در سال 1027 شاهزاده مراد بخش از هندوستان، به يکی از شهروندان مشهدی به نام شاه باقر پولی میپرداخت تا از جانب او زيارت کند.
در سال 1120 نيز محمود بيکا، ناظر بيوتات خاصه شاه سلطان حسين، املاک مزرعه محرابخان را بر آستانه وقف کرد و از درآمد آن مبلغی را برای نايبالخدمگی و نايبالزيارگی و قدری تلاوت قرآن در نظر گرفت.
عليشاه افشار هم در طومار موقوفات خود فصلی را به نايبالزيارهها اختصاص داده و حقوق و وظيفه آنان را مشخص کرده است.
پس از آن، شاهان قاجار هم نايبالزياره داشتند:
فتحعلی شاه در سال 1221 فردی را با منصب زيارتنامهخوانباشی در آستان قدس گماشت و برايش حقوقی مقرر نمود.
در سال 1302 نيز ناصرالدين شاه کسی به نام مرشد عبدالله خادم را با عنوان نايبالزياره داشته. در اسناد موجود از نايبالزيارههای مظفر الدين شاه و محمدعلی شاه هم سخن رفته است.
در سندهای دوره پهلوی، اما تنها در سندی به سال 1353 آمده است که فردی را از سوی آستان قدس رضوی، به نيابت از رضا شاه به حج فرستادهاند.
بخشی از اطلاعات اين نوشته از جلد دوم دايرةالمعارف آستان قدس رضوی گرفته شده است.